loading...
رنگارنگ از همه چی
مدیر بازدید : 329 سه شنبه 15 اسفند 1391 نظرات (0)

 

موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.

مرد زشتی که با گفتن یک جمله دل دختر زیبا را ربود!+ عکس

زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید

 


- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟

دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :

- بله، شما چه عقیده ای دارید؟

- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»

درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:

«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»

فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.

او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.

 

نتیجه اخلاقی:

راست است که دخترها از گوش خام می شوند و پسر ها از چشم

اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست

 

parsino.ir

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    آیا شما از فروشگاه سایت خرید می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 515
  • کل نظرات : 27
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 57
  • آی پی امروز : 142
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 378
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 433
  • بازدید ماه : 704
  • بازدید سال : 10,633
  • بازدید کلی : 490,459