سه پلشك آید و زن زاید ومیهمان برسد
عمه از قم برسد، خاله ز كاشان برسد
خبر مرگ عمقلی برسد از تبریز
نامه ی رحلت دائی ز خراسان برسد
صاحب خانه و بقال محل از دو طرف
این یكی رد نشده، پشت سرش آن برسد
طشت همسایه گرو رفته و پولش شده خرج
به سراغش زن همسایه شتابان برسد
هم بلایی به زمین میرسد از دور سپهر
بهر ماتم زدهء بی سر و سامان برسد
اکبر از مدرسه با دیدهء گریان آید
وز پی اش فاطمه با ناله و افغان برسد
این كند گریه كه من دامن و ژاكت خواهم
آن كند ناله كه كی گیوه و تنبان برسد
كرده تعقیب ز هر سوی، طلبكار مرا
ترسم آخر كه ازین غم به لبم جان برسد
گاه از آن محكمه آید پی جلبم مأمور
گاه از این ناحیه آژان پی آژان برسد
من در این كشمكش افتاده كه ناگه میراب
وسط معركه، چون غول بیابان برسد
پول خواهند زمن، من كه ندارم یك غاز
هر كه خواهد برسد، این برسد، آن برسد
من گرفتار دو صد ماتم و روحانی گفت
سه پلشك آید و زن زاید و میهمان برسد
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
آیا شما از فروشگاه سایت خرید می کنید؟
آمار سایت